علل گرایش جوانان و نوجوانان کاشان به مواد مخدر(اعتیاد) و راهکارهای مقابله با آن
در بررسی عوامل جسمیبایستی اثرات ارث، کروموزوم ها، ژنها ،ابتلاء به بیماریها، جنسیت، سن ،نژاد مورد توجه قرار گیرند .
بند اول: اثر ارث و کروموزوم ها و ژن ها
اعتیاد والدین ( پدر یامادر یا هر دو ) اثر ارثی مستقیم در اولاد دارد .سمیکه در نتیجه مصرف مواد مخدر در بدن پدر یا مادر ایجاد شده به جنین منتقل وسبب ضعف قوای جسمی و روانی مخصوصاً عقب ماندگی کودک میگردد.
کودکان مادران معتاد به مواد مخدر، قبل از تولد معتاد به همان ماده ای هستند که مادر به آن اعتیاد دارد .
در مورداینکه اعتیاد با ژنها منتقل میگردد هنوز نتایج قطعی از پژوهش ها به عمل نیامده است در هر حال نوع ومقدار مواد مخدر و یا داروهای روان گردان مانع رشد طبیعی جنین گشته زمینه رامستعد به اعتیاد درآینده مینماید.
بند دوم: ابتلاء به بیماریهای مزمن
مصرف داروهای اعتیاد آور به مدت طولانی در بیماریهای مزمن، افراد را در معرض خطر اعتیاد قرار میدهد. بیماران برای تسکین دردها با مصرف بی رویه داروهای آرام بخش و خواب آور، معتاد میشوند.
بند سوم: نژاد
دانلود پایان نامه »
متن کامل پایان نامه رشته حقوق با عنوان : علل گرایش جوانان و نوجوانان شهرستان کاشان به مواد مخدر و راهکارهای مقابله با آن با فرمت ورد
بر اساس تحقیقات به عمل آمده گرایش به اعتیاد در نژادهای مختلف متفاوت است زرد پوستان و سفید پوستان بیش از سیاه پوستان به طرف اعتیاد کشانده میشوند .
بند چهارم: جنسیت
اعتیاد یکی از آسیبهایی است که پدیدهای چند وجهی محسوب میشود و به جرأت میتوان گفت هیچ جامعهای از آن مصون نیست. این پدیده تهدیدی علیه امنیت کشور و یکی از موانع توسعه پایدار است.
در دهههای اخیر رویکردهای زیادی را شاهد هستیم اما به نظر میرسد این مسئله مانند سایر مسائل به بررسی بین رشتهای نیاز دارد . در این میان زنان جزو نخستین قربانیان انحرافات اجتماعی هستند و اعتیاد یکی از مهمترین این آسیبها است افزایش اعتیاد در زنان به واقعیتی تلخ و انکارناپذیر تبدیل شده است و امروز نمیتوان استراتژی انکار را در پیش گیریم و از کنار این مسئله بگذریم. بنابراین ملاحظات اجتماعی و فرهنگی که دستاندرکاران را از رویارویی جدی منع میکند ضروری به نظر میرسد.
تا وقتی ضرورت تغییر رویکرد مورد پذیرش واقع نگردد نمیتوان به نتایج قابل توجهی دست یافت. مراجعه به آمار نشان میدهد که نرخ رشد اعتیاد در زنان بیشتر از مردان است و از 5 درصد در سال 85 به 10 درصد در سال 90 افزایش یافته است. واقعیت این است که اعتیاد زنان وابسته به جریان اعتیاد در کشور است و نمی توانیم آن را مجزا از سیاستهای کلی در این زمینه در نظر بگیریم. ۷۰ درصد زنان معتاد به واسطه همسرانشان مبتلا شده اند
طبق امار ارایه شده ازمعاونت رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده در سال 90 حدود 70 درصد زنان معتاد به واسطه اعتیاد همسران خود و فشار، ترس و همدردی با آنها اقدام به توزیع یا مصرف موادمخدر میکنند . همچنین حدود 60 درصد از زنان زندانی با جرایمی که در ارتباط مستقیم با موادمخدر است درگیر هستند.
تحقیقات نشان میدهند که آسیبپذیری فرزندانی که مادر مبتلا به اعتیاد دارند بیشتر از پدران مبتلا به اعتیاد است. وقتی زنان معتاد باردار میشوند مخاطرات زیادی را متوجه فرزندان خود میکنند.
مطابق آمار 55 درصد از طلاقها ریشه در اعتیاد مردان دارد همچنین کودکآزاری و قتل جزو آسیبهای ناشی از اعتیاد است. ..
به نظر میرسد در سیاستگذاریهای کلان در زمینه مقابله با اعتیاد نگرش جنسیتی و توجه به این مهم باید مدنظر باشد تا برنامهریزی جامع موردتوجه سیاستگذاران قرار گیرد.
موضوع پنهانی بودن اعتیاد زنان نسبت به مردان یکی از موانع درمان آنها است و موجب میشود زنان از بیم نگاه اجتماع نتوانند به فرایند بهبودی تن دهند. رویکرد جامعه به مردان معتاد از جرم انگارانه به بیمار انگارانه تبدیل شده اما این اصلاح نگرش در زنان اتفاق نیفتاده است.
به گفته معاون رییس جمهور یکی از موانع درمان اعتیاد زنان برچسب های اجتماعی به آنان است و این مساله باید حل شود تا زنان جسارت مراجعه به مراکز درمانی را پیدا کنند زیرا اثرگذاری اعتیاد زنان در جامعه ده ها برابر بیشتر از مردان معتاد است.[1]
اعتیاد زنان از مناطق فقیر و حاشیه نشین به مناطق عام تر مانند باشگاه های ورزشی و سالن های آرایشی کشیده شده است. در اعتیاد دختران نوجوان و دانشگاهی با الگوی خاص سوء مصرف مواد به ویژه مصرف قرص محرک روبرو هستیم.
بهبودیافتگانی که توجه لازم را کسب نمیکنند دیر یا زود به دامان این آسیب بازمیگردند. بنابراین در صدد کاهش عوامل خطرزا، استرسزا و مشکلات مالی و روحی زنان بهبود یافته باید بود و با ایجاد گروه خودیار تلاش شود تا مشکلات آنها پس از ترک به حداقل برسد.
عوامل جسمی مؤثر در گرایش جوانان کاشان به مواد مخدر
اثر ارث، کروموزون ها و ژن ها
ابتلا به بیماری های مزمن
نژاد
جنسیت
جدول شماره 3- عوامل جسمی مؤثر در گرایش جوانان کاشان به مواد مخدر
طبق آمارهای موجود زنان کمتر از مردان معتاد به مواد مخدر میگردند. طبق گزارش اداره زندان در شهرستان کاشان در سال 1392 آمار افرادی که به جرم اعتیاد و حمل مواد مخدر زندانی شده اند به شرح زیر بوده است:
زنجمع کل103368 نفر28%100%اعتیاد به مواد مخدر
مرد
265
72%
زنجمع کل2092325 نفر9%100%حمل وخرید و فروش و نگهداری مواد مخدر
مرد
2116
91%
جدول شماره 4- آمار افرادی که به جرم اعتیاد و حمل مواد مخدر در شهرستان کاشان زندانی شده اند
1- سایت معاونت رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
ارتباط میان مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمان
دانش، شامل حقایق و باورها، مفاهیم و اندیشه ها، قضاوت ها و انتظارات، متدولوژی (روش شناسی) یا علم اصول و نحوه انجام فنون است (افرازه، 1386).
دانش ایدهها، فهمها و درسهای آموخته شده ما در طول زمان است. درسها و ایدههایی که باکنار هم نهادن اطلاعات دریافتی از منابع مختلف و درگذر زمان به آن دست یافتهایم (امامی و کیهانی،1386).
اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات، موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات میگردد. خلاصه سازی هر چه بیشتر (انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجر میشود. دانش را در این حالت می توان بینشهای حاصل از اطلاعات و داده هایی تعریف کرد که میتواند به روشهای مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد. دانش به حداقل رساندن جمع آوری وخواندن اطلاعات است، نه افزایش دسترسی به اطلاعات. دانش کارآمد کمک میکند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند. دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل میشود (نوروزیان ،1387).
2-3-مفاهیم مدیریت دانش
در راستای تعریف مدیریت دانش تاکنون تعاریف زیادی صورت گرفته است که مختصراً در ذیل به آن ها اشاره میگردد.
پرز (1999) معتقد است: مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش، قابلیت های عقلانی وتجربیات افراد یک سازمان وایجاد قابلیت بازیابی برای آن ها به عنوان یک سرمایه سازمانیPerez,1999) (.
سازمانها با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و کنونی با روشهای مختلف به خلق واقعیتها و مفاهیم جدید میپردازند. ایجاد دانش فرآیند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه و شانس، نقش مهمی ایفا میکنند(افرازه،1386).
معیار ارزیابی در مفید بودن دانش معمولا مشخص نیست. در عین حال، اگر سازمانی دانش را در کارها و فعالیتهای رایج خود مفید دانست، باید ترتیبی اتخاذ نماید که گروههای کاری بتوانند به سنجش و ارزیابی دانش بپردازند (علاقه بند، 1391).
مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد. در کل مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد (موحد زاده،1387).
مدیریت دانش با تبدیل سرمایه های انسانی خود به داراییهای فکری سازمان یافته، برای سازمان ایجاد ارزش می کند (بقایی نیا، 1386).
مدیریت دانش، به کارگیری سرمایه فکری برای تفوق سازمان در رقابت با سازمان های همتا، همچنین پاسخ های نوآورانه ای برای چالشهای جدید و اهرمی برای عمل و یک میانجی است (علاقه بند، 1391).
2-4-عناصر مدیریت دانش
عناصر مدیریت دانش عبارتند از:
فرد: کارگر دانشی، واحد اصلی ایجاد، ذخیره و استفاده از دانش در سازمان است.
گروه: شبکه ها (رسمی و غیر رسمی)، از نظر دانش، سرمایه مهمی هستند که معمولا غیر عینی هستند. گروهها متشکل از کارکنانی هستند دارای تجربیات مشترک که معمولا سرمایه فزایندهای از دانش را به وجود میآورند.
سازمان: کل سازمان میتواند به صورت نهادی نگریسته شود، که نتایج مجموعهای از دانش را تجسم میبخشد (محمدی، 1388).
دانلود پایان نامه ارشد :
پایان نامه بررسی ارتباط میان مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمان
دانلود مقاله :
بررسی رابطه بین مدیریت دانش با خلاقیت و نوآوری سازمانی
2-5-اصول مدیت دانش
مدیریت دانش خود به خود در سازمان ها شکل نمیگیرد و زمینه و مهارت های خاصی را میطلبد بعضی از سازمان ها ممکن است وظیفه اجرای مدیریت دانش را به کارکنان یا مدیران خود تفویض کنند. البته این تعامل و به کارگیری نیروها در این امر می تواند اثر بخشی را بالا ببرد. درزیر به مواردی از اصول مدیریت دانش اشاره میشود:
سرمایه گذاری: دانش یک دارایی محسوب میشود که برای اثربخشی آن باید در بخشهای دیگر آن نیز سرمایه گذاری کرد. به عنوان مثال سرمایه گذاری در بحث آموزش کارکنان.
رابظه میان انسان و تکنولوژی: اطلاعات و داده ها ازطریق انسانها به رایانه داده شده و رایانه سریعا آن را پردازش می کند. حال این دادهها در ذهن انسان است که به رایانه انتقال داده میشود. از آنجا که دانش مبتنی بردادهها و اطلاعات است این دو در ارتباط با هم میتوانند موثر باشند.
مدیران دانشی: مدیران با ارزش گذاشتن بر دانش افراد میتوانند دانش نهفته را جذب کنند.
دستیابی به دانش: دانش را باید به کار گرفت و در فرآیندهای سازمانی وارد کرد، به گونهای که منجر به بهبود عملکرد سازمانی شود.
چهار عامل ذکر شده در بالا جزء مهمترین اصول در مدیریت دانش به حساب میآیند، حال آنکه عوامل دیگری از قبیل آموزش، مدیریت کنترل زمان بر بودن، ثمر بخش بودن، نگاه فرآیندی داشتن به مدیریت دانش نه نگاه ابزاری به آن، نیز اهمیت دارند. با توجه به همه این موارد می توان گفت که مدیریت دانش به تعهد دراز مدت از جانب مدیران ارشد، کارکنان متعهد و آموزش دیده و در نهایت به استفاده مناسب از فن آوری اطلاعات نیازدارد (فاتحی، 1390).
2-6-دلایل اهمیت به کارگیری مدیریت دانش
از مهمترین عللی که موجب شده تا سازمان ها به موضوع مدیریت دانش تمایل نشان دهند آن است که مدیریت دانش:
موجب افزایش بهرهوری و سود دهی میشود.
همکاری را تقویت مینماید.
موجب بروز و رشد خلاقیت می شود.
موجب تشویق و نوآوری می شود.
به برقراری و تسریع جریان انتقال دانش از تولید کننده به دریافت کننده کمک میکند.
موجب تسهیل اشتراک اطلاعات بین کارکنان می شود.
از دوباره کاری میکاهد.
توان سازمان را برای مقابله با پدیده تورم اطلاعات افزایش میدهد.
دانش کارکنان را پیش از ترک احتمالی سازمان گردآوری و ذخیره مینماید.
کیفیت ارائه خدمات به مشتری را بهبود می بخشد.
و از طریق افزایش سطح آگاهی سازمان نسبت به راهکارها، محصولات و عملکرد سازمانهای رقیب به سازمان کمک می کند تا از گردونه رقابت خارج نشود.