پایان نامه بررسی و نقد مُثُل از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا با تأکید بر نقش آن در معرفت شناسی 02 فروردین 1399 دانشگاه قم دانشکده الهیات پایان نامه دوره کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی عنوان : بررسی و نقد مُثُل از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا با تأکید بر نقش آن در معرفت شناسی تکه هایی از متن به عنوان نمونه :***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است*** چکیدههدف غایی ازاین تحقیق همان طوری که ازعنوان آن پیداست بررسی دیدگاه های دو فیلسوف بزرگ جهان اسلام یعنی ابن سینا و صدرالمتالهین پیرامون مثل افلاطونی با تاکید برنقش آن درمعرفت شناسی است. ابن سینا به عنوان یکی از مخالفین سرسخت مثل و ملاصدرا که یکی از مدافعین مثل است که بعضی از استدلال های هرکدام همراه با بررسی و نقد آن در این نوشتار آورده شده است و درادامه، ارتباط مثل بااصالت وجود واعتباری بودن ماهیت و جایگاه آن در مراتب هستی، واستدلال بر توانایی عقلانی بشر در مسائل ماوراءالطبیعه، و تبیین صدور موجودات از وحدت به کثرت، و ارتباط وحدت و کثرت با توجه به دیدگاه اشراق و مشاء و بیان نقاط ضعف وقوت آن دو دیدگاه و همچنین ارتباط مثل با تشکیک وجود وعالم ماده، در ادامه مطلب، به تبیین معرفت فلسفی صدرائیون نقش آن در شناخت مثل، و ارتباط مجردات و عالم ماده، و ارتباط مثل با واجب الوجود بالذات که در باب معرفت شناسی آن معرفتی حائز اهمیت و یقینی است که دو طرف قضیه یعنی مبداُ و منتها مورد غفلت قرار نگیرد. در پایان مبرهن ساختیم که علت مخالفت یا موافقت حکیمان درمسئله مثل به مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی آنان در این مساله بر می گردد. کلید واژه ها : ۱- ابن سینا ۲- ملاصدرا ۳- مثل ۴- معرفت شناسی ۵- هستی شناسی ۶- عقول عرضی فهرست مطالبعنوان صفحه فصل اول : کلیات و مفاهیمبخش اول- مقدمه۱.۱.۱- بیان موضوع اصلی تحقیق . ۲۲.۱.۱- سؤالات اصلی تحقیق . ۲۳.۱.۱- پیشینه ی تحقیق ۳۴.۱.۱- ضرورت اهداف تحقیق . ۴۵.۱.۱- محورهای اصلی تحقیق ۵بخش دوم- آشنایی با افلاطون۱.۲.۱- زندگی نامه افلاطون. ۶ فصل دوم : تبیین مثل از نگاه افلاطون و شارحان آنبخش اول : توضیح و تشریح مثل۱.۱.۲- وجه تسمیه مثل افلاطونی. ۱۲۲.۱.۲- تعریف مثل ۱۴۳.۱.۲- عالم مثال و مثل افلاطونی ۱۵۴.۱.۲- ویژگی های مثل . ۱۶۵.۱.۲- رابطه دیالکتیک با نظریه مثل ۲۰۶.۱.۲- نظریه مثل در اصطلاح حکما. ۲۰۷.۱.۲- جایگاه و اهمیت مثل در زندگی انسان از دیدگاه افلاطون ۲۶۸.۱.۲- تمثیل ۲۷۹.۱.۲- تأملی پیرامون تأویل مثل افلاطون . ۲۹بخش دوم : مبانی معرفتی مثل۱.۲.۲- نقش مثل در معرفت شناسی . ۳۷۲.۲.۲- تأملی در کسب معرفت ۴۵۳.۲.۲- مفاهیم حقیقی و اعتباری. ۴۷۴.۲.۲- معرفت حقیقی . ۴۹۵.۲.۲- تأملی در مفاهیم حقیقی و اعتباری . ۵۰۶.۲.۲- متعلَّق علم . ۵۱بخش سوم : مثل و عالم طبیعت۱.۳.۲- مفهوم « مادی » و « مجرد » ۵۹۲.۳.۲- ویژگی های اجسام و مجردات ۶۰۳.۳.۲- نیاز ماده به صورت ۶۱۴.۳.۲- پیوستگی ماده و صورت . ۶۴۵.۳.۲- رابطه مثل و ماده . ۶۴۶.۳.۲- روابط واحد و کثیر در مثل . ۶۵ فصل سوم : بررسی مثل از دیدگاه ابن سینابخش اول : ابن سینا و مثل افلاطونی۱.۱.۳- مثل افلاطونی از دیدگاه ابن سینا . ۷۰۲.۱.۳- اتحاد فرد مجرد و مادی در ماهیت . ۷۶۳.۱.۳- تداخل متبانیات . ۸۰۴.۱.۳- تشکیک بین فرد مادی و فرد مجرد . ۸۵۵.۱.۳- انتقاد بر دیدگاه ابن سینا پیرامون مثل افلاطونی. ۹۰ فصل چهارم : بررسی مثل از دیدگاه صدرالمتألهینبخش اول- دیدگاه صدرالمتألهین در تحقیق و ثبوت صور و مثل افلاطونی۱.۱.۴- صدرالمتألهین و مثل ۹۵۲.۱.۴- نقد تأویلات بعضی از حکما ۹۷۳.۱.۴- قیاس افراد عالم ناسوت با مثل نوریه . ۱۰۲۴.۱.۴- دلایل سه گانه مشرقیه ۱۰۳۵.۱.۴- نتایج برهان ۱۰۸بخش دوم- نقد و بررسی دیدگاه صدرالمتألهین۱.۲.۴- اثبات وجود حرکت . ۱۱۲ فصل پنجم : استنتاج و استنباطبخش اول- نتیجه گیرینتیجه گیری ۱۲۴فهرست منابع و مأخذ ۱۲۶چکیده انگلیسی ۰۰۰ بخش اول مقدمهحمد و سپاس خداوندی را سزاست که شدت ظهورش او را مخفی ساخته است. حقیقت آن است که در این عبارت که هیچگونه شکی در آن نمی باشد هر موجودی که دارای نفس باشد اعم از نباتی و حیوانی و ناطقه ، بدنبال کمال نهایی می باشند که بعضی از این موجودات مانند نبات و حیوان کمال نهایی آنها تا یک قلمروی است و تنها انسان یا چیزی شبیه به انسان است ، یعنی موجودی که دارای عقل و اختیار باشد و در مرتبه دیگری از وجود باشد که تا به آن غایت نهایی خود یعنی بیرون آمدن از کثرت و تا رسیدن به آن وحدت ناب و صرف لحظه ای قرار و آرام ندارد که ما این مسئله را به بداهت در خود و دیگران در می یابیم.بنابرین باید گفت هدف و غایت یکی است ولی بعضی بیراهه می روند و تعداد اندکی که این مسیر را به درستی می پیمایند.یافتن حقیقت چیزی است که همواره هر کسی بدنبال آن است «هر انسانی طالب حقیقت است» که این خود یک قضیه موجبه کلیه است .لذا ما بر حسب تمایل درونی ، موضوعی که انتخاب نموده ایم مثل افلاطونی است. هر جا سخن از افلاطون به میان می آید واژه مثل، در ذهن تداعی می شود. و هر گاه سخن از مثل به میان می آید نام افلاطون به ذهن متبادر می شود.گویی چنین است که این دو واژه دارای تقابل تضایف اند.افلاطون تلاش می نماید با اثبات مثل طرحی نو در معرفت پیش روی بشر بگشاید و جهان هستی را از آن زاویه به تماشا بنشیند لذا با توجه به انگیزه و علاقه درونی ام این موضوع را برگزیدم.برداشت اینجانب آن است که در این زمینه شاید بتوانم کار مفیدی انجام دهم. یکی از ویژگی های ذاتی بشر اعم از فلاسفه و دیگر انسان ها همواره دست یابی به حقیقت بوده است و در این راستا عده ای برای یافتن حقیقت، مقوله «معرفت» و چگونگی حصول آنرا پیش رو کشیدند و از آنجائیکه معرفت درست و یقینی به عنوان دانشی درست و مطمئن را نمی توان در میان محسوسات بدست آورد چونکه پیوسته در معرض تغییرند لذا باید به اموری ثابت و جاودان دست پیدا کنیم که در معرض تغییر و زوال نباشند لذا این امر نگارنده را بر آن داشت که این مهم را در مثل افلاطونی جستجو و بررسی نماید لذا دیدگاه دو فیلسوف بزرگ اسلام را که یکی از آندو از مخالفین مثل «ابن سینا» و دیگری یکی از مدافعین مثل «صدرالمتألهین»، برایم بسیار اهمیت داشت برگزیدم و بر آن شدم تا جایی که بضاعت علمی ام اجازه دهد دیدگاه های هر کدام را بررسی نمایم. فصل اول :